اشاره: با توجه به اینکه دگرپذیری یکی از ارزش‌های راهبردی و بنیادین جماعت دعوت و اصلاح به‌شمار می‌رود و چنین به‌نظر می‌‌رسد بین بانوان و برادران به عنوان اعضای خانواده‌ی بزرگ« جماعت» هنوز در پاره‌ای از موارد، دگرناپذیریهایی به‌ویژه در امور بانوان ازسوی برخی از برادران مشاهده می‌شود، لذا بر آن شدیم تا با« مهندس جمال سبحانی» فعّال دینی ساکن پاوه، گفت‌وگویی در راستای ترویج فرهنگ مداراورزی و دیگری‌پذیری داشته باشیم. باشد که از وضعیت موجود نامطلوب به‌سوی وضعیتی مطلوب حرکت کنیم و همه‌ی ما با پذیرش اختلاف‌نظرات و سلیقه‌ها، حول محور رسالت جماعت در راستای حصول رضوان الهی به وظایف بندگی خالق و خدمت به خلق خدا، ایفای وظیفه نماییم. از خدا خواهیم توفیق ادب!
-    آقای سبحانی به‌عنوان پرسش نخست، مایلم بپرسم دگرپذیری از نظر شما به چه معناست؟
  دگرپذیری به مفهوم پذیرش وجود افکار، عقاید و دیدگاه‌های خلاف آنچه که به آن‌ها باور داریم و به رسمیت شناختن اختیار و آزادی انسان در برگزیدن دین، مرام و منهج زندگی خودش و احترام به صاحبان عقاید و دیدگاه‌های مختلف.
-    از دیدگاه رسمی« جماعت دعوت و اصلاح» حدود و ثغور دگرپذیری تا کجاست؟
آنچه به‌عنوان نظر رسمی جماعت درباره‌ی دگرپذیری و سایر مفاهیم بنیادین مطرح است اسناد رسمی و نیز بیانیه‌ها و سخنان دبیرکل محترم جماعت است که از ارگان رسمی و سایر مجاری اطلاع‌رسانی مربوط به جماعت منتشر شده و به اطلاع عموم مردم عزیز رسیده است.
به نظر من، دگرپذیری از دیدگاه جماعت بدین معناست که مادام دیدگاه و اندیشه‌های هر انسانی در تضاد با امنیت و نظم عمومی جامعه و دیگر انسان‌‌ها نباشد و موجب سلب آزادی و اختیار دیگران نباشد، آزاد است و کسی حق ندارد این حق را از انسان بگیرد. البته دگرپذیری وقتی مطرح است که انسان‌ها در بینش و نوع برداشت و افکار و عقاید با هم اختلاف و تفاوت داشته باشند اما در یک تشکلی مثل جماعت، دگرپذیری در نگرش‌‌ها شاید پذیرفتنی باشد اما وقتی به اقدام عملی می‌‌رسد کل اعضا ملزم به تبعیت از تصمیم جمعی و  خرد جمعی هستند.
-    شما به‌عنوان یک مرد، بانوان را نه به‌عنوان جنس مخالف بلکه به‌عنوان« ناهمنجس» چقدر می‌‌پذیرید؟
ما در تفکر اسلامی جنسیت را ملاک پذیرش و یا رد هیچ انسانی نمی‌دانیم و انسانیت انسان فارغ از جنس، رنگ، نژاد و دین و مذهب ملاک است. تمام تکالیف و حقوق انسانی و اسلامی در نصوص دینی بین زن و مرد تفکیکی قایل نشده‌اند و هر انسان مؤمنی چه زن و چه مرد در گرو و رهن عمل خودش است. به‌طور کلی تمام خصیصه‌هایی که انسان در کسب آن‌ها دخالتی ندارد ملاک ارزشگذاری نیستند. بلکه این فقط دستاوردهای خود انسان‌اند که ملاک ارزشگذاری‌اند. پس:
 ‏وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا‏  (نساء: 124)
‏مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ‏   (نحل: 97)
‏مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَ‌ها وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِي‌ها بِغَيْرِ حِسَابٍ‏   (غافر: 40)
این و چندین آیه و حدیث دیگر گویای این واقعیت است و جماعت برنامه‌ی تربیتی و عملی خود را بر این اساس دایر نموده است.
-    تا چه حد به بانوان عضو جماعت، در انجام امور اجتماعی و سیاسی اعتماد و اعتقاد دارید؟
 به نظر من هر انسانی در درون خود یکسری استعداد نهفته دارد که بیشتر از هر کسی خودش هر کسی به آن‌ها واقف است. این استعداد‌ها نیاز به شکوفایی دارند و یکی از اهداف فعالیت دینی و از جمله جماعت تزکیه یا همان پرورش استعدادهاست و این کار جز با تمرین و ورود به صحنه‌ی عمل و قرار دادن خود در معرض آزمون و خطا و نقد دیگران ممکن نیست. پس به نظر من، بسیاری از بانوانم در این جمع و حتی برادران هم دارای استعدادهایی هستند که اگر نگویم بیشتر اما حداقل با بیشتر افراد حاضر در جامعه برابری می‌‌کنند. اما با کمال تأسف ترس از اشتباه و نقد مانع بروز این استعداد‌ها شده است. ما در نظرسنجی انتخابات با موافقت بیش از هشتاد درصدی اعضا با مشارکت جماعت و معرفی کاندیدا مواجه هستیم؛ اما با کمال تأسف و تعجب هیچکس برای ورود به این عرصه اعلام آمادگی نکرده است؛ یعنی ما در میان اعضای چندصد نفری خود در شهر پاوه، دو یا سه نفر نداریم که احساس مسئولیت کند و علی‌رغم میل باطنی خود، برای خدمت به مردم، پای در این صحنه بگذارد. این یک درد آشکار است. من چندین نفر را در میان بانوان می‌‌شناسم که شایستگی ورود به این عرصه‌‌ها را دارند و همچنین برادران. اما چکار کنیم عدم اعتماد به‌نفس و هراس از بروز و نمود اجتماعی سبب حرمان جامعه از توانمندیها، دلسوزی، صداقت و دست‌پاکی اعضای ماست. به نظر من، خالی‌نمودن میدان برای کسانی که اهلیت کار را ندارند، در حکم خیانت به شهر و مردمان آن است.
-    شما چه راهکارهایی برای جامعه‌پذیری بیشتر بانوان عضو جماعت و پذیرش آنان از سوی جامعه، پیشنهاد می‌دهید؟
من چند راهکار پیشنهاد می‌‌دهم:
 1- خواستن و باور به توانایی خود و شهامت ورود به صحنه‌ی عمل  
2- خواستن و باور به توانایی خود و شهامت ورود به صحنه‌ی عمل
3- خواستن و باور به توانایی خود و شهامت ورود به صحنه‌ی عمل
 4- خواستن و باور به توانایی خود و شهامت ورود به صحنه‌ی عمل
 5- خواستن و باور به توانایی خود و شهامت ورود به صحنه‌ی عمل  
تعجب نکنید، بلی، هیچ عاملی به اندازه‌ی خودتان نمی‌تواند شما را به جامعه بقبولاند و ورود شما در جامعه نیز سبب جامعه‌پذیری بیشتر شما و اذعان دیگران به توانمندیهای شماست که زمینه‌ای برای تحقق عملی می‌طلبند.
-    به نظر شما، یک بانوی موفق در امور اجتماعی باید چه خصوصیاتی داشته باشد که بتواند موفق باشد و دیگران او را بپذیرند؟ خصوصیت اول؛  دانش و فکر که با مطالعه و تحقیق به‌دست می‌‌آید.
دوم؛ احساس مسئولیت در قبال خود، خانواده و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌‌کند.  
سوم؛ ایمان به توانایی خود و جسارت اقدام عملی بدون ترس از لومه‌ی لائمان.
چهارم؛ حفظ چارچوب اعتقادی و تعهدات اخلاقی، خانوادگی و سازمانی خود.
پنجم؛ داشتن روحیه‌ی جمعی و اعتقاد به خرد جمعی و پایبندی به شورا و مشورت.
ششم؛ انجام کارهایی که مناسب روحیه و در توان او باشد.
-    یکی از رویکردهای اصلی جماعت، پذیرش حقوق بشر و نیز عدالت است، به‌نظر شما جماعت تا چه حد توانسته است به رویکرد حقوق زنان به‌عنوان نیمی از بشر، جامعه و جماعت، جامه‌ی عمل بپوشاند؟
جماعت در اعتقادات و باور‌های بنیادین خود بر این اصل تأکید دارد و وجود یک برنامه‌ی تربیتی برای همه‌ی اعضا چه زن چه مرد، بیانگر این واقعیت که در جماعت، تفکیک و تبعیض جنسیتی هیچ جایی ندارد. اگر جماعت برای بانوان برنامه‌ای جداگانه تدوین کند، این یعنی قبول اختلاف، اما در عمل چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. اما ممکن است کسی مانند من به‌عنوان عضوی از جماعت، کج‌سلیقگی کنم و خلاف این واقعیت را باور و در عمل انجام دهم، این عمل و سلیقه‌ی فردی، نباید به حساب جماعت نوشته شود. من به ضرس قاطع، می‌‌گویم به همان اندازه که برادران در جماعت سهم و جایگاه دارند، به همان اندازه هم بانوان ما هم سهم دارند. اما اگر تفاوتی مشاهده می‌‌گردد صرفاً ناشی از عدم باورمندی و گاهی میدان ندادن سلیقه‌ای تعدادی از افراد جماعت  است که آنهم به توان خود بانوان برای احقاق حقوقشان بر می‌‌گردد. از قدیم گفته‌اند خواستن توانستن است. صمیمانه و صریح عرض می‌کنم شما نمی‌خواهید پس تا نخواهید نمی‌توانید. آستین همت بالا بزنید و از آقایان سبقت بگیرید. باور داشته باشید هیچ مانعی جز خودتان نمی‌تواند جلوی شما را بگیرد.   
-    به‌عنوان آخرین پرسش، چه پیشنهاد دیگری برای بهبود وضعیت امور بانوان جماعت دارید؟
تا جایی که بنده اطلاع دارم، به‌عنوان مثال عرض می‌کنم در همین شهر پاوه، تعداد قابل توجهی بانوی عضو رسمی با قابلیت‌ها و توانمندیهای متنوعی داریم. جمعیتی که می‌‌تواند سه شهر مثل پاوه را متحول نماید. هرچند اعتراف می‌‌کنم که فعالیت شما ممکن است از برادران بیشتر باشد اما از لحاظ دیدگاه سیاسی و اجتماعی ضعیف عمل کرده‌اید. باید بیشتر در این زمینه فعال باشید. درست است که جماعت به‌عنوان تشکلی مدنی آموزش، دعوت و اصلاح فردی و اجتماعی را در برنامه‌های خود قرار داده است، اما برای ایجاد زمینه‌ی ایفای این نقش مهم اصلاح‌گرایانه، باید به اجتماع ورود نمود، در میان مردم خود بود و درحد دانایی و توانایی خود به خلق خدا در جهت کسب رضوان الهی خدمت نمود. سرورمان پیامبر-صلی‌الله علیه وسلم- فرموده‌اند: بهترین مؤمنان کسانی هستند که نافعترین و خادمترینِ مردم باشند.
-    از اینکه وقت شریف خود را اختیار ما گذاشتید و کمال تشکر و قدردانی دارم.
من هم از شما بانوی فعال، تشکر می‌کنم، امیدوارم شاهد شکوفایی و حضور سبز بانوانمان در عرصه‌های گوناگون اجتماعی نیز باشیم، توفیق روزافزون شما را در همه‌ی امور زندگی از خداوند رحمان خواستارم.